وفاداری، به تعهد شدید نسبت به خرید یک محصول یا خدمات عالی در آینده دلالت دارد؛ بهطوریکه برند یا محصول مشابه بهرغم تلاشهای بازاریابی از سوی رقبای بالقوه خریداری نشود. مشتریان راضی، سرمایه روابط مشتری شرکت محسوب میشود. چنانچه شرکت فروخته شود، شرکتی که امور را به دست میگیرد نهتنها به تأسیسات و تجهیزات و نام شرکت توجهی نمیکند بلکه، به دنبال ارائهی پایگاه مشتری، تعداد و ارزش مشتریانی است که میخواهند با شرکت جدید ارتباط کسبوکاری داشته باشند. به عقیده کاتلر و کلر، شرکتهای برنده چنین ارزشی را با برتری استراتژیهایی همانند آنچه در زیر آمده است، بهبود میبخشند؛
- کاهش میزان ایرادگیری از سوی مشتری: یک شرکت بازار گرا میتواند میزان ایرادگیری مشتری را با انتخاب و آموزش کارکنان آگاه کاهش دهد.
- افزایش مدت روابط مشتری: تعهد بیشتر شرکت موجب جذب بهتر مشتری میشود.
- ارتقای پتانسیل رشد هر مشتری از طریق تسهیم دارایی، فروش چندجانبه و فروش فعالانه: فروش از طریق مشتریان فعلی را میتوان با پیشنهادات و فرصتهای جدید افزایش داد. هارلی دیویدسون فروش بیشتری در لوازم جانبی موتورسیکلت مانند دستکش، بادگیر، کلاه و عینک داشته است. نمونه امروزی در این مورد میتواند محصولات اپل باشد.
- ایجاد مشتریان کم سود بیشتر نسبت به مشتریان سودآور یا فسخ ارتباط با آنها: بهمنظور اجتناب از نیاز مستقیم به فسخ یک رابطه، بازاریابان میتوانند مشتریان غیر سودآور را به خرید مقادیر بیشتر یا پرداخت مقادیر بالاتر تشویق کنند.
- تمرکز بر تلاش نامتناسب با مشتریان سودآور: با مشتریان بسیار سودآور میتوان به شیوه خاص برخورد کرد. اشارات تفکر برانگیز نظیر تبریک روز تولد، هدایای کوچک یا دعوت به رویدادهای ورزشی خاص میتواند آنها را به نشانههای مثبت قدرتمندتری سوق دهد.